Loading...
error_text
پایگاه اطلاع رسانی دفتر حضرت آیت الله العظمی صانعی :: کتابخانه فارسی
اندازه قلم
۱  ۲  ۳ 
بارگزاری مجدد   
پایگاه اطلاع رسانی دفتر حضرت آیت الله العظمی صانعی :: شرايط وضو

شرايط وضو

شرايط صحيح بودن وضو چند چيز است:

شرط اول، آنكه آب وضو پاك باشد؛

شرط دوم، آنكه مطلق باشد؛

(مسئله 260 ) وضو با آب نجس باطل است، اگرچه انسان نجس بودن آن را نداند يا فراموش كرده باشد، و اگر با آن وضو نمازى هم خوانده باشد، بايد آن نماز را دوباره با وضوى صحيح بخواند.

(مسئله 261 ) وضو گرفتن با آب مضاف باطل است، ليكن اگر مضاف بودن آن را نمى دانسته يا فراموش كرده و وضو گرفته است، وضويش صحيح است، گرچه احتياط بيشتر در اعاده وضوست.

(مسئله 262 ) اگر غير از آب گِل آلود مضاف، آب ديگرى براى وضو ندارد، چنانچه وقت نماز تنگ است، بايد تيمّم كند، و اگر وقت دارد بايد صبر كند تا آب صاف شود و وضو بگيرد.

شرط سوم، آنكه آب وضو مباح باشد؛ همچنين بنا بر احتياط بايد مكان و فضايى كه در آن وضو مى گيرد، مباح باشد، اگرچه اباحه آنها لازم نيست؛

(مسئله 263 ) وضو با آب غصبى و با آبى كه معلوم نيست صاحب آن راضى است يا نه، حرام و باطل است؛ ولى اگر قبلاً راضى بوده و انسان نمى داند كه از رضايتش برگشته يا نه، وضو صحيح است؛ همچنين اگر آب وضو از صورت و دستها در جاى غصبى بريزد، وضوى او صحيح است.

(مسئله 264 ) وضو گرفتن از حوض مدرسه اى كه انسان نمى داند آن حوض را براى همه مردم وقف كرده اند يا براى محصلين همان مدرسه، در صورتى كه معمولاً مردم از آن آب وضو بگيرند، اشكال ندارد.

(مسئله 265 ) كسى كه نمى خواهد در مسجدى نماز بخواند، اگر نداند وضوخانه يا حوض آن را براى همه مردم وقف كرده اند يا براى كسانى كه در آنجا نماز مى خوانند، نمى تواند از آن آب وضو بگيرد؛ ولى اگر معمولاً كسانى هم كه نمى خواهند در آنجا نماز بخوانند، از آن آب وضو مى گيرند، او هم مى تواند وضو بگيرد.

(مسئله 266 ) وضو گرفتن از حوض تيمچه ها و مسافرخانه ها و مانند اينها براى كسانى كه ساكن آن مكانها نيستند، در صورتى صحيح است كه معمولاً كسانى هم كه ساكن آنجا نيستند، با آن آب وضو بگيرند.

(مسئله 267 ) وضو گرفتن در نهرها اگرچه انسان نداند كه صاحب آنها راضى است، اشكال ندارد، هر چند در بين صاحبان، صغير يا ديوانه هم باشد؛ ولى اگر صاحب آنها از وضو گرفتن نهى كند، احتياط واجب آن است كه با آن آب وضو نگيرند.

(مسئله 268 ) اگر فراموش كند كه آب، غصبى است و با آن وضو بگيرد، صحيح است.

(مسئله 269 ) اگر آب وضو در ظرف غصبى و يا ظرف طلا و نقره است و غير از آن، آب ديگرى ندارد، بنا بر احتياط مستحب بايد تيمّم كند، ولى اگر وضو گرفت معصيت كرده، ولى وضوى او باطل نيست، هر چند احتياط مستحب در اعاده آن است.

(مسئله 270 ) اگر در حوضى كه مثلاً يك آجر يا يك سنگ آن غصبى است وضو بگيرد، صحيح است؛ ولى اگر وضوى او تصرّف در غصب حساب شود، گناهكار است.

(مسئله 271 ) اگر در صحن يكى از امامان يا امامزادگان كه قبلاً قبرستان بوده، حوض يا نهرى بسازند، چنانچه انسان نداند كه زمين صحن را براى قبرستان وقف كرده اند، وضو گرفتن در آن حوض و نهر اشكال ندارد.

شرط چهارم ، آنكه اعضاى وضو موقع شستن و مسح كردن، پاك باشد؛

(مسئله 272 ) اگر پيش از تمام شدن وضو، جايى را كه شسته يا مسح كرده نجس شود، وضو باطل نمى باشد.

(مسئله 273 ) اگر غير از اعضاى وضو جايى از بدن نجس باشد، وضو صحيح است؛ ولى اگر مخرج را از بول يا غائط تطهير نكرده باشد، اولى آن است كه اول آن را تطهير كند، بعد وضو بگيرد.

(مسئله 274 ) اگر يكى از اعضاى وضو نجس باشد و بعد از وضو شك كند كه پيش از وضو آنجا را آب كشيده يا نه، وضويش محكوم به صحّت است، ولى جايى را كه نجس بوده، بايد آب بكشد.

(مسئله 275 ) اگر در صورت يا دستها بريدگى يا زخمى است كه خون آن بند نمى آيد، و آب براى آن ضرر ندارد، بايد در آب كُر يا جارى فرو برد و قدرى فشار دهد كه خون بند بيايد، و بعد به دستورى كه گفته شد وضوى ارتماسى بگيرد.

شرط پنجم، آنكه وقت براى وضو گرفتن و نماز خواندن كافى باشد؛

(مسئله 276 ) هرگاه وقت به قدرى تنگ است كه اگر وضو بگيرد، تمام نماز يا مقدارى از آن بعد از وقت خوانده مى شود، بايد تيمّم كند؛ ولى اگر براى وضو و تيمّم يك اندازه وقت لازم است، بايد وضو بگيرد.

(مسئله 277 ) كسى كه در تنگى وقت نماز بايد تيمّم كند، اگر وضو براى اين نماز بگيرد باطل است، ولى اگر براى كار ديگرى وضو بگيرد، صحيح است.

شرط ششم، آنكه به قصد قربت، يعنى براى انجام فرمان خداوند، وضو گرفته شود، و اگر براى خنك شدن يا به قصد ديگرى باشد، باطل است؛

(مسئله 278 ) لازم نيست نيّت وضو را به زبان بگويد يا از قلب خود بگذراند چون نيّت، همان داعى انجام كار قربةً الى الله است؛ ولى بايد در تمام وضو متوجه باشد كه وضو مى گيرد، به طورى كه اگر از او بپرسند چه مى كنى، بگويد وضو مى گيرم.

شرط هفتم، آنكه وضو را به ترتيبى كه گفته شد، به جا آورده شود؛ يعنى شخص اول صورت و بعد دست راست و بعد دست چپ را بشويد و بعد از آن، سر و بعد پاها را مسح نمايد، و بنا بر احتياط واجب، نبايد پاى چپ را پيش از پاى راست مسح كند، ليكن اگر هر دو پا با هم مسح شوند، مانعى ندارد، و اگر به اين ترتيب وضو نگيرد، باطل است؛

شرط هشتم، آنكه فرد كارهاى وضو را پشت سر هم انجام دهد، به نحوى كه عضو بعدى، قبل از خشك شدن اعضاى قبلى شسته يا مسح شود؛

(مسئله 279 ) اگر بين كارهاى وضو عرفاً به قدرى فاصله شود كه وقتى مى خواهد جايى را بشويد يا مسح كند، رطوبت جاهايى كه پيش از آن شسته يا مسح كرده، خشك شده باشد، وضو باطل است؛ و اگر فقط رطوبت جايى كه جلوتر از محلّى است كه مى خواهد بشويد يا مسح كند،خشك شده باشد، مثلاً موقعى كه مى خواهد دست چپ را بشويد رطوبت دست راست خشك شده باشد و صورت تر باشد، وضو صحيح است.

(مسئله 280 ) اگر كسى كارهاى وضو را پشت سر هم به جا آورد، ولى به واسطه گرماى هوا يا حرارت زياد بدن و مانند اينها رطوبت خشك شود، وضويش صحيح است.

(مسئله 281 ) راه رفتن در بين وضو اشكال ندارد. پس اگر بعد از شستن صورت و دستها چند قدم راه برود و بعد، سر و پاها را مسح كند، وضوى او صحيح است.

شرط نهم، آنكه شستن صورت و دستها و مسح سر و پاها را خود انسان انجام دهد، و اگر ديگرى او را وضو دهد، يا در رساندن آب به صورت و دستها و مسح سر و پاها به او كمك نمايد، به نحوى كه دو نفرى با هم دست بكشند و مسح كنند، وضو باطل است؛ امّا دادن ظرف آب يا گرفتن شيلنگ، بلكه حتّى ريختن آب هم روى دست وضو گيرنده، با فرض اينكه خود شخص مى شويد و دست مى كشد، مبطل نيست و اعانتى كه وضو را باطل مى كند، اعانت در خود وضوست، به گونه اى كه گفته شود ديگرى او را وضو داد؛

(مسئله 282 ) كسى كه نمى تواند وضو بگيرد بايد نايب بگيرد كه او را وضو دهد، و چنانچه مزد هم بخواهد، در صورتى كه بتواند بايد بدهد؛ ولى بايد خود او نيّت وضو كند و با دست خود مسح نمايد و اگر نمى تواند بايد نايبش دست او را بگيرد و به جاى مسح او بكشد، و اگر اين هم ممكن نيست بايد از اعضاى وضوى او رطوبت بگيرند و با آن رطوبت، سر و پاهاى او را مسح كنند.

(مسئله 283 ) هر كدام از كارهاى وضو را كه مى تواند به تنهايى انجام دهد، نبايد در آن كمك بگيرد.

شرط دهم، آنكه در اعضاى وضو، مانعى از رسيدن آب نباشد.

(مسئله 284 ) اگر كسى مى داند چيزى به اعضاى وضويش چسبيده، ولى شك دارد كه از رسيدن آب جلوگيرى مى كند يا نه، بايد آن را برطرف كند يا آب را به زير آن برساند.

(مسئله 285 ) اگر زير ناخن چرك باشد، وضو اشكال ندارد؛ ولى اگر ناخن را بگيرند بايد براى وضو آن چرك را برطرف كنند؛ همچنين اگر ناخن بيشتر از معمول بلند باشد، بايد چرك زير مقدارى را كه از معمول بلندتر است برطرف نمايند.

(مسئله 286 ) اگر در صورت و دستها و جلوى سر و روى پاها به واسطه سوختن يا چيز ديگر، برآمدگى اى پيدا شود، شستن و كشيدن مسح روى آن، كافى است و چنانچه سوراخ شود، رساندن آب به زير پوست، لازم نيست؛ بلكه اگر پوست يك قسمت آن كنده شود، لازم نيست آب را به زير قسمتى كه كنده نشده برساند؛ ولى چنانچه پوستى كه كنده شده، گاهى به بدن مى چسبد و گاهى جدا مى شود، بايد آن را قطع كند يا آب را به زير آن برساند.

(مسئله 287 ) اگر انسان شك كند كه به اعضاى وضوى او چيزى چسبيده يا نه، چنانچه احتمال او در نظر مردم بجا باشد، مثل آنكه بعد از گچكارى، شك كند كه گچ به دست او چسبيده يا نه، بايد وارسى كند يا به قدرى دست بمالد كه اطمينان پيدا كند كه اگر چيزى بوده، برطرف شده يا آب به زير آن رسيده است.

(مسئله 288 ) جايى را كه بايد شست و مسح كرد هر قدر چرك باشد اگر چرك آن مانع از رسيدن آب به بدن نباشد، اشكال ندارد؛ و همچنين است اگر بعد از گچكارى و مانند آن چيز سفيدى كه از رسيدن آب به پوست جلوگيرى نمى كند بر دست بماند، ولى اگر شك كند كه با بودن آنها آب به بدن مى رسد يا نه، بايد آنها را برطرف كند.

(مسئله 289 ) اگر كسى پيش از وضو بداند كه در بعضى از اعضاى وضو مانعى از رسيدن آب هست و بعد از وضو شك كند كه در موقع وضو گرفتن، آب را به آنجا رسانده يا نه، وضوى او صحيح است.

(مسئله 290 ) اگر در بعضى از اعضاى وضو مانعى باشد كه گاهى آب به خودى خود زير آن مى رسد و گاهى نمى رسد و انسان بعد از وضو شك كند كه آب زير آن رسيده يا نه، وضويش صحيح است، ولو اينكه موقع وضو متوجه رسيدن آب به زير آن نبوده است.

(مسئله 291 ) اگر كسى بعد از وضو چيزى كه مانع از رسيدن آب است در اعضاى وضو ببيند و نداند موقع وضو بوده يا بعد پيدا شده، وضويش صحيح است.

(مسئله 292 ) اگر كسى بعد از وضو شك كند چيزى كه مانع رسيدن آب است در اعضاى وضو بوده يا نه، وضويش صحيح است.

عنوان بعدیعنوان قبلی




کلیه حقوق این اثر متعلق به پایگاه اطلاع رسانی دفتر حضرت آیت الله العظمی صانعی می باشد.
منبع: http://saanei.org